محمدرضا امیرینژاد، معان میراثفرهنگی استان گیلان در یادداشتی نوشت: از دیرباز تا کنون و شاید از ابتدای خلقت و قدرت یافتن دستان بشر، آنجا که انسان برای زیستن به نبرد با طبیعت سرکش ناگزیر شد، هر وسیلهای را برای نیل به مقصود خود کارآمد و مورد استفاده قرار دهد به طوری که این وسایل در زمره صنایعدستی قلمداد می شود و در واقع میتوان گفت عمر صنایعدستی به درازای خلقت و عمر بشر بر روی زمین است.
دست افزارهای سنگی، چوبی، استخوانی، ظروف سفالی و فراتر از آن ابزار و ادوات فلزی رزم، زیورآلات و پاپوشهای مختلف در حقیقت صنایعدستی دورههای مختلف بوده و فارغ از دسته بندیهای کنونی، میتوان به درستی اظهار کرد که همه ساختههای بشر در دورانهای گذشته و حتی نه چندان دور در جرگه صنایعدستی قرار میگیرند.
هم اکنون با چالشهای فراوان، چه بسا برخی از رشتههای صنایعدستی تا مرز انحطاط و انقراض پیش رفته، اما با لجاجت و سرسختیهای تحسین برانگیز، تا پای جان مقاومت را سرلوحه اقدامات خود قرار داده و در نهایت سینه به سینه و از نسلی به نسلی دیگر انتقال یافته و به حیات خویش ادامه داده است، حال بماند که در این میان بی گمان بوده اند رشتههایی که غبار فراموشی پیکرشان را فراگرفته و البته اگر چه دستیابی بر فنون و هنر مذکور و احیای رشتههای احتمالی منسوخ شده دشوار به نظر میرسد، لیکن با همت و اشتیاق وافر هنرمندان و استادکاران و مهیا کردن زمینه های پژوهشی لازم این مهم، دور از دسترس نخواهد بود.
تاریخ در حوزه صنایعدستی از آن حکایت دارد که علیرغم توجه به هنر صنایعدستی، با پیشرفت علوم و فنون و تکنولوژیهای مدرن در هر مرحله از جمله انقلاب صنعتی، صنایعدستی به مرور جای خود را به صنایع ماشینی سپرد و در این میان عرصه به شدت بر هنر صنایعدستی تنگ آمد، تولید فراوان ناشی از به خدمت گرفتن ماشینآلات، قیمت تمام شده اغلب محصولات را پایین آورده و با استقبال مصرفکنندگان از این نوع محصولات، عرضه اندام و جولان برای محصولات هنرمندان چیره دست میسر نشد.
به موازات ورود ماشین آلات در تولید محصولات مشابه صنایعدستی، کیفیت و ظرافت، دو عنصر تعیین کننده برای انتخاب مشتریان بوده است که در این رقابت، دست و هنر صنایعدستی گوی سبقت را از تکنولوژی ربوده و در مجموع یک گام جلوتر از آن قرار گرفته است.
اینک با اقداماتی چند از سوی متولی صنایعدستی کشور (وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی) و هنرمندان و علاقهمندان به حوزه صنایعدستی، بسیاری از رشتههای صنایعدستی رو به افول احیا شده و مهارتهای آن نیز در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
تخصیص اعتبار برای آموزش صنایعدستی و بخصوص رشتههای در معرض خطر، اعطای تسهیلات ارزان قیمت انفرادی و کارگاهی، بیمه هنرمندان صنایعدستی، ایجاد بازارچه های موقت و دائمی استانی و ملی، زمینه لازم به منظور شرکت فعال هنرمندان در نمایشگاه های منطقهای و بین المللی از جمله اقداماتی است که در سالهای اخیر برای رونق صنایعدستی از سوی وزارتخانه متبوع انجام شده است.
از دیگر سو نباید از نظر دور داشت که استقبال مردم و فرزندان علاقه مند استادکاران مزید بر علت است تا در کنار برنامههای دولت دریچهای تاثیرگذار برای حفظ، احیا و گسترش صنایعدستی در نقاط مختلف کشور ایجاد و بر رونق رشتههای متنوع افزوده شود.
امروز بنا به فراخور، ذائقه مردم ایران و بلکه مردمان سایر کشورهای جهان به خرید و نگهداری محصولات صنایع دستی ممتاز و منحصر به فرد بوده و لذا از آنجایی که به نوعی سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هم سنخ و با هم پوشانی مکمل یکدیگر هستند، ضرورت برنامهریزی متمرکز در راستای تعالی و رونق صنایعدستی بسیار ضروری است، به این معنا که چرخه و زنجیره این هنر از تولید تا بازار مصرف باید مورد عنایت متولیان و مسئولان امر قرار گیرد.
صنایعدستی به واقع در زمره مشاغل خانگی سودآور میتواند علاقهمندان بسیاری را نیز به سوی خود جلب کند. ترویج و توسعه صنایعدستی در روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ به عنوان شغل دوم و حتی اول با توجه به درآمدزایی و سهم آن در اقتصاد خانوارها می تواند بخش قابل توجهی از اشتغال جوانان را فراهم کند و در کنار آن زمینه های لازم برای تولید، همچون بیمه هنرمندان، اعطای تسهیلات، تبلیغات و امکان عرضه بدون دغدغه در بازار فروش و به ویژه صادرات به خارج از کشور اقداماتی است که میتواند علاوه بر جلوگیری از انقراض و منسوخ شدن صنایعدستی، موجبات رشد و توسعه صنایعدستی و اقتصاد خانوارها را فراهم کند.
اکنون با آنچه بیان شد وزارت میراثفرهنگی بنابر وظایف ذاتی، میراثدار فرهنگ و تمدنی است که با خلاقیت و نبوغ نیاکانی هنرمند بوجود آمده که نه تنها حفظ و احیا بلکه ارتقا و انتقال به نسل آینده برای وزارتخانه فرض است و اگر چه بنظر میرسد تا رسیدن به سرمنزل مقصود راهی بس طولانی و طاقت فرسا در پیش داریم اما به استناد شواهد، برنامهها و اقدامات انجام شده، با تشخیص راه درست از بیراهه ها دست یازیدن به مقصود و مطلوب دور از انتظار نخواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما